نخستین داروخانه نوین در ایران به دست شورین و در دورە ناصری تأسیس شد. اما مردم عادی حاضر به استفاده از داروهای این داروخانه نبودند و فقط برای آزار و تمسخر به این داروخانه مراجعه می کردند. در دورە قاجار عقیدە عمومی بر آن بود که ایرانی باید در معالجات به داروهای ایرانی رجوع کند و چنین استدلال میشد که داروهای سنتی و گیاهی اگر به اشتباه هم تجویز شوند، زیانی نخواهند داشت اما داروهای شیمیایی و ترکیبی فرنگی چنانچه به اشتباه تجویز شوند، دارای مضرات زیاد و حتی کشنده هستند. به این ترتیب با هر تبلیغ و توصیفی که از جانب فروشندگان داروهای خارجی به عمل میآمد به شدت مبارزه و از مصرف آن داروها خودداری میشد.
بدین ترتیب نوعی ناخشنودی نسبت به طب و داروسازی اروپایی پدید آمد و شاید به همین علت بود که ناصرالدین شاه از محمد بن عبد الصبور تبریزی درخواست کرد تا کتابی در دانش پزشکی که دربردارندە دانش فرنگیان و ایرانیان باشد تألیف کند. تألیف این کتاب دلالت بر آن دارد که حکومت سعی می کرد این حقیقت را در میان عموم القا نماید که طب و داروسازی اروپایی به اندازە داروسازی و پزشکی ایرانی ارزشمند است.
ارائه اقلام دارویی بصورت شبانه روزی
ایرانیان باستان مار را نشانه زندگی و سلامتی میدانستند و جام را نشانه دوستی آنها در جشن ها و مراسم شربت را در جامی میریختند و به نشانه سلامتی مینوشیدند. آنها به کسی که حال خوشی نداشت و در بستر بیماری بود، بیمار میگفتند، یعنی فاقد مار، یعنی بدونه زندگی و سلامتی. بنابراین مار که سنبل زندگی بود، در جام سلامتی نشانه تندرستی و شفا محسوب میشد.